خِرَد،داشتن دانش، شعور، فهم، تجربه و بصیرت، اکتسابی و نیز فهم ذاتی به همراه قابلیت کار بستن آنهاست. در بسیاری از دینها و فرهنگها بر اهمیت خرد تکیه شدهاست و از فضایل بهشمار رفتهاست همچنین لازم است ذکر شود که عده ای از ادیبان و نویسندگان به تفاوت میان خرد و هوش تأکید داشته و بر این باور بودهاند که خرد اکتسابی و هوش مادرزادی است و نمیتوان آنها را یکی دانست؛ عده ای نیز میان خرد و عقل هم تفاوت قائل شده و عقل را لطمه پذیر از خرد دانستهاند بنابراین میتوان نزدیکترین واژه به خرد را دانایی دانست.
کسروی در آغازین جملات کتاب «در پیرامون خرد» َش میگوید:
"گرانمایهترین چیزی که خدا به آدمیان داده «خرد» است، خرد شناسنده نیک و بد و راست و کج و سود وزیانست. آدمی برگزیده آفریدگان است، میوه آفرینش است. اینرا ما با دلیل روشن گردانیدهایم و باید پذیرفت. ولی این برگزیدگی بیش از هر چیزِ دیگر نتیجهٔ آنست که آدمی دارای خرد است. آدمیان اگر خرد را بشناسند و پیروی از آن کنند، جا برای کشاکشها و دشمنیها که درمیانست نخواهد ماند و زندگانی به راه دیگری افتاده، بیشتری از رنجها از میان خواهد رفت. لیکن جای افسوس است که آدمیان، خرد را نمیشناسند و از آن سودجویی نمیتوانند، در نتیجهٔ همین نشناختن و سود نجستن، صد کشاکش و دشمنی درمیان خود میدارند، و شاهراه زندگانی را گم کرده ازخوشیهای جهان جز بهره کمی نمییابند، و همیشه دچار رنج و آسیب میباشند. این زیانکشی بسیار بزرگی از آدمیان است. داستان آدمیان از این باره داستان کسانیست که درشب تاریکی در یک زمین ناهمواری راه میپیمایند، و چراغی را که با خود میدارند، چون نمیدانند که چیست و چه سودی ازآن تواند بود، روشن نمیگردانند و از آن بهرهمندی نمیخواهند. در همان تاریکی راه افتاده، خود را به رنج و سختی میاندازند."
خرد در متون پارسی میانه:
در متون پارسی میانه به دو گونه خرد اشاره شدهاست: آسْنْ خرد به معنی خرد ذاتی و در برابر آن گوش سرود خرد به معنی خرد اکتسابی.[۳] در مقاله نهگانه ایرانی در آموزه ایرانیان به نقل از دکتردینانی اشاره شد که «موضوع روان (نفس) در دانش روانشناسی در سطح تقلیل یافتهای قرار گرفته و برخلاف دانش نهگانه، خود رااز حکمت به دور نگه داشتهاست.
ولی روان در انسان از ریشه روندگی، چیزی فراتر از یک رفتار ساده و سطحی است و این روندگیِ انسان در امید به شناختی است که جستجو میکند.
دانش نهگانه ایرانی به مثابه حکمت عملی است و چنین مسیری را دنبال میکند».
همچنین دکتردینانی در همایش اخلاق۹۶ اشاره کرد که شجاعت، عفت، حکمت و عدالت. چهار فضیلت اخلاقی است که مدار همه اخلاقیات است.
در همین راستا دکتربختیار اهمیت این چهار فضیلت را در آموزههای حکمای ایران باستان و به ویژه در تربیت شاهزادگان یادآور شد.
دکتردینانی در توضیح دو فضیلت شجاعت و عفت یادآور میشود که این دو خصلت میتواند با شدت و ضعف یا به تعبیر دیگر با افراط و تفریط همراه شود.
خرد در شاهنامه:
تعریف خرد در کتاب مقالات شاهنامه اثر دکتر پیشنویس:محمد رسولی اینطور بیان گردیده است :
خرد یک واژه ایرانی و در اوستایی "خَرُتَوَ" می باشد. در پهلوی که به زبان امروز نزدیک تر است خَرَت نامیده شده است. خرد بالاتر و برتر از عقل است. عقل به سادگی چیزی را قضاوت می کند. اما خرد به کنه مطلب می رود و منطبق بر تفکر نیکو به درستی و نادرستی آن می اندیشد. کما اینکه بین خرد و دانش هم تفاوت است و درعین حال با هم مرتبط هستند.
خرد همچو آبست و دانش زمین بدان کاین جدا و آن جدا نیست زینچنین داد پاسخ که راه خردزهر دانشی بی گمان بگذرد
لینک کوتاه شده مقاله:
whatsnet.ir/1401/11/18/post-14